«می‌رود که به دست آورد»

ارتباط فلسفی

فیلم «اسپایک لی» نمایشگر دشواری‌هایی است که یک زن جوان درحالی‌که سعی می‌کند زندگی خودش را بر طبق اولویت‌ها و امیال خودش داشته باشد، با آن‌ها مواجه است. درحالی‌که امروزه قلمرو خودمختاری سیاسی به‌طورکلی به‌عنوان یک اصل غیرقابل‌‌تردید در نظر گرفته می‌شود، در عرصۀ روابط نزدیک و صمیمی، عشاق، اغلب همچنان تمام تلاش خود را می‌کنند تا زندگی شریک عشقی خود را تغییر دهند و کنترل آن را به دست بگیرند. عشاق به‌طورکلی، آزادی را در ارتباط‌های خود دوست ندارند: آن‌ها تعهد و محدودیت را ترجیح می‌دهند.
آزادی، تم اصلی و باطنی فیلم «می‌رود که به دست آورد» است و عنوان اصلی فلسفۀ «امانوئل کانت» به شمار می‌رود. مقالۀ زیر خطابه‌ای است در باب پیشینۀ فلسفی و تاریخی ایدۀ خودمختاری فردی و خویشتن خویش بودن که در عصر روشنگری ظهور کرد. (این مقاله به لحاظ موضوعی به مقاله‌ای در مورد «امرسون» و نیز به «دوباره بزن، سام» مرتبط است.)

به قلم دکتر جورن کی. برامان

استاد ممتاز بازنشسته و مربی نیمه‌وقت
گروه فلسفه دانشگاه ایالتی فراستبورگ
بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید